Ali Abdolmaleki - Ghesseh

Ali Abdolmaleki – Ghesseh

علی عبدالملکی – قصه

یکی بود یکی‌ نبود، خیلی دوست داشتیم همو
تووی هر جمعی بودیم، ول نمیکرد دستمو
خیلی دوست داشتیم همو
اما یه مدت بعد، رفت و قید ما رو زد
یه روز یه جایی دیدمش، منو یادش نیومد
منو یادش نیومد
نو که اومد به بازار، ما شدیم دل آزار
اینم از اون که میگفت عاشقه و وفادار
خوبی که از حد گذشت، عوض شدش سر گذشت
اونی که عاشقش بودیم، رفت و دیگه بر نگشت
نو که اومد به بازار، ما شدیم دل آزار
زیادی عاشقش بودم، خب همینم بود مشکلم
فهمید دوسش دارم و رفت، آخ بمیرم واست دلم
ضربه ای که زد به دلم، جاش هنوزم درد میکنه
یه جایِ خالی زیر بارون، آدمو ولگرد میکنه
آدمو ولگرد میکنه
نو که اومد به بازار، ما شدیم دل آزار
اینم از اون که میگفت عاشقه و وفادار
خوبی که از حد گذشت، عوض شدش سر گذشت
اونی که عاشقش بودیم، رفت و دیگه بر نگشت
نو که اومد به بازار، ما شدیم دل آزار

keyboard_arrow_up
0
سبد خرید شما
  • No products in the cart.