Asef Aria - Dastan

Asef Aria – Dastan

آصف آریا – داستان

الآن دیگه خوب میدونم چرا کلی چشم افتاده دنبالِ تو
یه سریا عشقشو دارن ببینن چیه با من داستانِ تو
الآن دیگه خوب میدونم چرا کلی چشم افتاده دنبالِ تو
یه سریا عشقشو دارن ببینن چیه با من داستانِ تو
بیا بارون زده امشب دلِ من، تنگ یه شونست
بیا امشب خونه بی تو به خدا دیوونه خونست
نم بارون شب و دریا همشون بی تو بهونست
آخ چقد تنگه دلم، به خدا لَنگ یه شونست
الآن دیگه خوب میدونم چرا کلی چشم افتاده دنبالِ تو
یه سریا عشقشو دارن ببینن چیه با من داستانِ تو
الآن دیگه خوب میدونم چرا کلی چشم افتاده دنبالِ تو
یه سریا عشقشو دارن ببینن چیه با من داستانِ تو
من اعتماد داشتم به آدما و اعتقاد داشتم به قلبشون
اشتباه کردم که راز قلبمو همینجوری گفتم بهشون
خیال میکردیم رفیقمونن، یه دونشون هم نبودن
یه نخ و سوزن بیار بدوزم، که بازه زخمام هنوزم
الآن دیگه خوب میدونم چرا کلی چشم افتاده دنبالِ تو
یه سریا عشقشو دارن ببینن چیه با من داستانِ تو
یه روزی پَر و بالت بودم، تا میخواستی منو پَر شالت بودم
تو همیشه غیبت میزد و من، پیگیر حالت بودم
الآن دیگه خوب میدونم چرا کلی چشم افتاده دنبالِ تو
یه سریا عشقشو دارن ببینن چیه با من داستانِ تو
الآن دیگه خوب میدونم چرا کلی چشم افتاده دنبالِ تو
یه سریا عشقشو دارن ببینن چیه با من داستانِ تو

keyboard_arrow_up
0
سبد خرید شما
  • No products in the cart.