Nick Cave & The Bad Seeds – The Mercy Seat

نیک کیو اند د بد سیدز – د مرسی سیت

They came and took me from my home
And put me in Dead Row
و من رو در ردیف اعدام قرار دادند
Of which I am nearly wholly innocent of, you know
به خاطر چیزی که من تقریبا، کاملا در آن بی گناه هستم، تو میدانی
And I′ll say it again
I am not afraid to die
من از مرگ نمیترسم
I began to warm and chill
شروع کردم به سرد و گرم شدن و عادت کردن
To objects and their fields
به اشیا و زمین آن ها ( زندان)
A ragged cup, a twisted mop
یک لیوان خراب شده، یک تی درست شده با طناب
The face of Jesus in my soup
صورت مسیح در سوپ من
Those sinister dinner deals
اون قرارداد های نحس موقع شام خوردن
The meal trolley’s wicked wheels
چرخ دستی های حمل کننده غذا با چرخ های شکسته
A hooked bone rising from my food
یک استخوان شکسته که روی غذای من شناور است
All things either good or ungood
همه چیز، خوب یا بد
And the mercy seat is waiting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is burning
و فکر میکنم سر و ذهن من درحال سوختن است
And in a way I′m yearning
And in a way I′m yearning
To be done with all this measuring of proof
که کارم با تمام سنجش مدارک ( توسط قاضی) تمام شود
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway I told the truth
و در هر صورت من حقیقت را گفتم
And I’m not afraid to die
و من ترسی از مرگ ندارم
Interpret signs and catalogue
تفسیر کردن شعر ها و فهرست ها ( اشاره به خواندن انجیل توسط کشیش قبل از اعدام)
A blackened tooth, a scarlet fog
دندان های پوسیده شده و سیاه ( اشاره به دندان گیری که برای اعدام با صندلی الکتریکی بین دندان ها قرار میدهند) ، ابهامی به رنگ خون
The walls are bad. Black. Bottom kind
دیوار ها بد، سیاه، بی ارزش هستند
They are the sick breath at my hind
نفس های بیماری را در پشتم احساس میکنم ( نمیتوانم نفس بکشم)
They are the sick breath at my hind
نفس های بیماری را در پشتم احساس میکنم ( نمیتوانم نفس بکشم)
They are the sick breath at my hind
نفس های بیماری را در پشتم احساس میکنم ( نمیتوانم نفس بکشم)
They are the sick breath gathering at my hind
نفس های بیماری در پشت من جمع شده اند
I hear stories from the chamber
من داستان هایی از مسئول نظافت شنیدم
How Christ was born into a manger
که چگونه مسیح به عنوان یک مباشر زاده شد
And like some ragged stranger
و مانند یک غریبه ی ژنده پوش
Died upon the cross
بالای صلیب جان داد
And might I say, it seems so fitting in its way
و باید بگم، مصلوب شدن مسیح بسیار به روش زندگی او میخورد
He was a carpenter by trade
او یک نجار بود ( ساخته شدن صلیب با چوب)
Or at least that’s what I′m told
Like my good hand tattooed E.V.I.L. across it′s brother’s fist
That filthy five! They did nothing to challenge or resist
آن پنجتای کثیف! آنها هیچکار نکردن! نه مقاومت کردند نه مبارزه ( پنج میخی که با آن مسیح را مصلوب کردند یا اشاره به پنج انگشت قاتل که از قتل جلوگیری نکردند)
In Heaven His throne is made of gold
در بهشت تخت او از طلا ساخته شده
The ark of his Testament is stowed
تابوت عهد در جایگاه او با دقت قرار داده شده
A throne from which I′m told
All history does unfold
تمام تاریخ را فاش میکند
Down here it’s made of wood and wire
این پایین ( روی زمین) این تخت از چوب و سیم ساخته شده
And my body is on fire
و بدن من آتش گرفته
And God is never far away
و خدا هرگز دور نیست
Into the mercy seat I climb
به سمت صندلی رحمت بالا میروم
My head is shaved, my head is wired
سرم تراشیده شده و به آن سیم هایی وصل شده
And like a moth that tries
و مانند پروانه ای که تلاش میکند
To enter the bright eye
که وارد چشم( روزنه) نورانی شود
So I go shuffling out of life
پس من با بی قراری از زندگی خارج میشوم
Just to hide in death awhile
فقط برای اینکه مدتی در مرگ پنهان شوم
And anyway I never lied
و در هر صورت من هرگز دروغ نگفتم
My kill-hand is called E.V.I.L.
دست قاتل من شیطان نام دارد
Wears a wedding band that′s G.O.O.D.
‘Tis a long-suffering shackle
مچ این دست لاغر و بلند و رنج دیده است
Collaring all that devil blood
به تمام تشویش ها قلاده میزند
And the mercy seat is burning
و صندلی رحمت در حال سوختن است
And I think my head is flowing
و احساس میکنم سرم درحال ذوب شدن و جاری شدن است
And in a way I′m hoping
To be done with all this weighing up of truth
که کارم با تمام این حقیقت سنجی ها تمام شود
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And I’ve got nothing left to lose
و من چیزی برای از دست دادن ندارم
And I’m not afraid to die
و من ترسی از مرگ ندارم
And the mercy seat is glowing
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is melting
و فکر میکنم سر و ذهن من درحال سوختن است
And in a way I′m hoping
To be done with all this twisting of the truth
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway, I saw no proof
And nor no motive why
و نه هیچ علتی که چرا
And the mercy seat is melting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my blood is boiling
And in a way I′m spoiling
All the fun by all this consequence and truth
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And I’ve got nothing left to lose
و من چیزی برای از دست دادن ندارم
And I′m not afraid to die
And the mercy seat is waiting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is burning
و فکر میکنم سر و ذهن من درحال سوختن است

And in a way I’m yearning
و یجوری من هم اشتیاق دارم
To be done with all this measuring of proof
که کارم با تمام سنجش مدارک ( توسط قاضی) تمام شود
A eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway there was no proof
و در هر حال حقیقتی نبود
And nor a motive why
و نه هیچ علتی که چرا
And the mercy seat is waiting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is burning
و فکر میکنم سر و ذهن من درحال سوختن است
And in a way I′m yearning
To be done with all this measuring of proof
که کارم با تمام سنجش مدارک ( توسط قاضی) تمام شود
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway I told the truth
و در هر صورت من حقیقت را گفتم
And I’m not afraid to die
و من ترسی از مرگ ندارم
And the mercy seat is waiting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is burning
و فکر میکنم سر و ذهن من درحال سوختن است
And in a way I′m yearning
To be done with all this measuring of proof
که کارم با تمام سنجش مدارک ( توسط قاضی) تمام شود
A life for a life
جان در مقابل جان
And a truth for a truth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway there was no proof
و در هر حال حقیقتی نبود
And I’m not afraid to die
و من ترسی از مرگ ندارم
And the mercy seat is waiting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is smoking
و من فکر میکنم سرم درحال دود کردن است
And in a way I’m hoping
و به روشی من آرزو میکنم
To be done with all these looks of disbelief
که کارم با تمام نگاه هایی که بیگناهی من را باور نداشتند تمام شود
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway I told the truth
و در هر صورت من حقیقت را گفتم
And I′m not afraid to die
And the mercy seat is waiting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is burning
و فکر میکنم سر و ذهن من درحال سوختن است
And in a way I′m yearning
To be done with all this measuring of proof
که کارم با تمام سنجش مدارک ( توسط قاضی) تمام شود
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway I told the truth
و در هر صورت من حقیقت را گفتم
And I’m not afraid to die
و من ترسی از مرگ ندارم
And the mercy seat is waiting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is burning
و فکر میکنم سر و ذهن من درحال سوختن است
And in a way I′m yearning
And in a way I′m yearning
To be done with all this measuring of proof
که کارم با تمام سنجش مدارک ( توسط قاضی) تمام شود
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway I told the truth
و در هر صورت من حقیقت را گفتم
And I’m not afraid to die
و من ترسی از مرگ ندارم
And the mercy seat is waiting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is burning
و فکر میکنم سر و ذهن من درحال سوختن است
And in a way I′m yearning
To be done with all this measuring of proof
که کارم با تمام سنجش مدارک ( توسط قاضی) تمام شود
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway I told the truth
و در هر صورت من حقیقت را گفتم
And I’m not afraid to die
و من ترسی از مرگ ندارم
And the mercy seat is waiting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is burning
و فکر میکنم سر و ذهن من درحال سوختن است
And in a way I′m yearning
To be done with all this measuring of proof
که کارم با تمام سنجش مدارک ( توسط قاضی) تمام شود
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway I told the truth
و در هر صورت من حقیقت را گفتم
And I’m not afraid to die
و من ترسی از مرگ ندارم
And the mercy seat is waiting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is burning
و فکر میکنم سر و ذهن من درحال سوختن است
And in a way I’m yearning
و یجوری من هم اشتیاق دارم
To be done with all this measuring of proof
که کارم با تمام سنجش مدارک ( توسط قاضی) تمام شود
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway I told the truth
و در هر صورت من حقیقت را گفتم
And I′m not afraid to lie
And the mercy seat is waiting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is burning
و فکر میکنم سر و ذهن من درحال سوختن است
And in a way I′m yearning
To be done with all this measuring of proof
که کارم با تمام سنجش مدارک ( توسط قاضی) تمام شود
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway I told the truth
و در هر صورت من حقیقت را گفتم
And I’m not afraid to lie
و من ترسی از مرگ ندارم
And the mercy seat is waiting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is burning
و فکر میکنم سر و ذهن من درحال سوختن است
And in a way I′m yearning
To be done with all this measuring of proof
که کارم با تمام سنجش مدارک ( توسط قاضی) تمام شود
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway I told the truth
و در هر صورت من حقیقت را گفتم
And I’m afraid I told a lie
اما متاسفانه یک دروغ گفتم ( که از مرگ نمیترسم یا اینکه به دروغ گفتم که گناهکارم تا از سختی ها خلاص و اعدام شوم)

They came and took me from my home
And put me in Dead Row
و من رو در ردیف اعدام قرار دادند
Of which I am nearly wholly innocent of, you know
به خاطر چیزی که من تقریبا، کاملا در آن بی گناه هستم، تو میدانی
And I′ll say it again
I am not afraid to die
من از مرگ نمیترسم
I began to warm and chill
شروع کردم به سرد و گرم شدن و عادت کردن
To objects and their fields
به اشیا و زمین آن ها ( زندان)
A ragged cup, a twisted mop
یک لیوان خراب شده، یک تی درست شده با طناب
The face of Jesus in my soup
صورت مسیح در سوپ من
Those sinister dinner deals
اون قرارداد های نحس موقع شام خوردن
The meal trolley’s wicked wheels
چرخ دستی های حمل کننده غذا با چرخ های شکسته
A hooked bone rising from my food
یک استخوان شکسته که روی غذای من شناور است
All things either good or ungood
همه چیز، خوب یا بد
And the mercy seat is waiting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is burning
و فکر میکنم سر و ذهن من درحال سوختن است
And in a way I′m yearning
And in a way I′m yearning
To be done with all this measuring of proof
که کارم با تمام سنجش مدارک ( توسط قاضی) تمام شود
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway I told the truth
و در هر صورت من حقیقت را گفتم
And I’m not afraid to die
و من ترسی از مرگ ندارم
Interpret signs and catalogue
تفسیر کردن شعر ها و فهرست ها ( اشاره به خواندن انجیل توسط کشیش قبل از اعدام)
A blackened tooth, a scarlet fog
دندان های پوسیده شده و سیاه ( اشاره به دندان گیری که برای اعدام با صندلی الکتریکی بین دندان ها قرار میدهند) ، ابهامی به رنگ خون
The walls are bad. Black. Bottom kind
دیوار ها بد، سیاه، بی ارزش هستند
They are the sick breath at my hind
نفس های بیماری را در پشتم احساس میکنم ( نمیتوانم نفس بکشم)
They are the sick breath at my hind
نفس های بیماری را در پشتم احساس میکنم ( نمیتوانم نفس بکشم)
They are the sick breath at my hind
نفس های بیماری را در پشتم احساس میکنم ( نمیتوانم نفس بکشم)
They are the sick breath gathering at my hind
نفس های بیماری در پشت من جمع شده اند
I hear stories from the chamber
من داستان هایی از مسئول نظافت شنیدم
How Christ was born into a manger
که چگونه مسیح به عنوان یک مباشر زاده شد
And like some ragged stranger
و مانند یک غریبه ی ژنده پوش
Died upon the cross
بالای صلیب جان داد
And might I say, it seems so fitting in its way
و باید بگم، مصلوب شدن مسیح بسیار به روش زندگی او میخورد
He was a carpenter by trade
او یک نجار بود ( ساخته شدن صلیب با چوب)
Or at least that’s what I′m told
Like my good hand tattooed E.V.I.L. across it′s brother’s fist
That filthy five! They did nothing to challenge or resist
آن پنجتای کثیف! آنها هیچکار نکردن! نه مقاومت کردند نه مبارزه ( پنج میخی که با آن مسیح را مصلوب کردند یا اشاره به پنج انگشت قاتل که از قتل جلوگیری نکردند)
In Heaven His throne is made of gold
در بهشت تخت او از طلا ساخته شده
The ark of his Testament is stowed
تابوت عهد در جایگاه او با دقت قرار داده شده
A throne from which I′m told
All history does unfold
تمام تاریخ را فاش میکند
Down here it’s made of wood and wire
این پایین ( روی زمین) این تخت از چوب و سیم ساخته شده
And my body is on fire
و بدن من آتش گرفته
And God is never far away
و خدا هرگز دور نیست
Into the mercy seat I climb
به سمت صندلی رحمت بالا میروم
My head is shaved, my head is wired
سرم تراشیده شده و به آن سیم هایی وصل شده
And like a moth that tries
و مانند پروانه ای که تلاش میکند
To enter the bright eye
که وارد چشم( روزنه) نورانی شود
So I go shuffling out of life
پس من با بی قراری از زندگی خارج میشوم
Just to hide in death awhile
فقط برای اینکه مدتی در مرگ پنهان شوم
And anyway I never lied
و در هر صورت من هرگز دروغ نگفتم
My kill-hand is called E.V.I.L.
دست قاتل من شیطان نام دارد
Wears a wedding band that′s G.O.O.D.
‘Tis a long-suffering shackle
مچ این دست لاغر و بلند و رنج دیده است
Collaring all that devil blood
به تمام تشویش ها قلاده میزند
And the mercy seat is burning
و صندلی رحمت در حال سوختن است
And I think my head is flowing
و احساس میکنم سرم درحال ذوب شدن و جاری شدن است
And in a way I′m hoping
To be done with all this weighing up of truth
که کارم با تمام این حقیقت سنجی ها تمام شود
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And I’ve got nothing left to lose
و من چیزی برای از دست دادن ندارم
And I’m not afraid to die
و من ترسی از مرگ ندارم
And the mercy seat is glowing
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is melting
و فکر میکنم سر و ذهن من درحال سوختن است
And in a way I′m hoping
To be done with all this twisting of the truth
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway, I saw no proof
And nor no motive why
و نه هیچ علتی که چرا
And the mercy seat is melting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my blood is boiling
And in a way I′m spoiling
All the fun by all this consequence and truth
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And I’ve got nothing left to lose
و من چیزی برای از دست دادن ندارم
And I′m not afraid to die
And the mercy seat is waiting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is burning
و فکر میکنم سر و ذهن من درحال سوختن است

And in a way I’m yearning
و یجوری من هم اشتیاق دارم
To be done with all this measuring of proof
که کارم با تمام سنجش مدارک ( توسط قاضی) تمام شود
A eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway there was no proof
و در هر حال حقیقتی نبود
And nor a motive why
و نه هیچ علتی که چرا
And the mercy seat is waiting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is burning
و فکر میکنم سر و ذهن من درحال سوختن است
And in a way I′m yearning
To be done with all this measuring of proof
که کارم با تمام سنجش مدارک ( توسط قاضی) تمام شود
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway I told the truth
و در هر صورت من حقیقت را گفتم
And I’m not afraid to die
و من ترسی از مرگ ندارم
And the mercy seat is waiting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is burning
و فکر میکنم سر و ذهن من درحال سوختن است
And in a way I′m yearning
To be done with all this measuring of proof
که کارم با تمام سنجش مدارک ( توسط قاضی) تمام شود
A life for a life
جان در مقابل جان
And a truth for a truth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway there was no proof
و در هر حال حقیقتی نبود
And I’m not afraid to die
و من ترسی از مرگ ندارم
And the mercy seat is waiting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is smoking
و من فکر میکنم سرم درحال دود کردن است
And in a way I’m hoping
و به روشی من آرزو میکنم
To be done with all these looks of disbelief
که کارم با تمام نگاه هایی که بیگناهی من را باور نداشتند تمام شود
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway I told the truth
و در هر صورت من حقیقت را گفتم
And I′m not afraid to die
And the mercy seat is waiting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is burning
و فکر میکنم سر و ذهن من درحال سوختن است
And in a way I′m yearning
To be done with all this measuring of proof
که کارم با تمام سنجش مدارک ( توسط قاضی) تمام شود
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway I told the truth
و در هر صورت من حقیقت را گفتم
And I’m not afraid to die
و من ترسی از مرگ ندارم
And the mercy seat is waiting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is burning
و فکر میکنم سر و ذهن من درحال سوختن است
And in a way I′m yearning
And in a way I′m yearning
To be done with all this measuring of proof
که کارم با تمام سنجش مدارک ( توسط قاضی) تمام شود
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway I told the truth
و در هر صورت من حقیقت را گفتم
And I’m not afraid to die
و من ترسی از مرگ ندارم
And the mercy seat is waiting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is burning
و فکر میکنم سر و ذهن من درحال سوختن است
And in a way I′m yearning
To be done with all this measuring of proof
که کارم با تمام سنجش مدارک ( توسط قاضی) تمام شود
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway I told the truth
و در هر صورت من حقیقت را گفتم
And I’m not afraid to die
و من ترسی از مرگ ندارم
And the mercy seat is waiting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is burning
و فکر میکنم سر و ذهن من درحال سوختن است
And in a way I′m yearning
To be done with all this measuring of proof
که کارم با تمام سنجش مدارک ( توسط قاضی) تمام شود
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway I told the truth
و در هر صورت من حقیقت را گفتم
And I’m not afraid to die
و من ترسی از مرگ ندارم
And the mercy seat is waiting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is burning
و فکر میکنم سر و ذهن من درحال سوختن است
And in a way I’m yearning
و یجوری من هم اشتیاق دارم
To be done with all this measuring of proof
که کارم با تمام سنجش مدارک ( توسط قاضی) تمام شود
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway I told the truth
و در هر صورت من حقیقت را گفتم
And I′m not afraid to lie
And the mercy seat is waiting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is burning
و فکر میکنم سر و ذهن من درحال سوختن است
And in a way I′m yearning
To be done with all this measuring of proof
که کارم با تمام سنجش مدارک ( توسط قاضی) تمام شود
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway I told the truth
و در هر صورت من حقیقت را گفتم
And I’m not afraid to lie
و من ترسی از مرگ ندارم
And the mercy seat is waiting
و صندلی رحمت منتظر من است ( اشاره به صندلی الکتریکی اعدام و تابوت عهد در بهشت)
And I think my head is burning
و فکر میکنم سر و ذهن من درحال سوختن است
And in a way I′m yearning
To be done with all this measuring of proof
که کارم با تمام سنجش مدارک ( توسط قاضی) تمام شود
An eye for an eye
چشم دربرابر چشم ( قانون مقابله به مثل= فردی که مجروح کرده یا خسارت زده به همان میزان آسیب زده میشود)
And a tooth for a tooth
دندان دربرابر دندان ( قانون مقابله به مثل)
And anyway I told the truth
و در هر صورت من حقیقت را گفتم
And I’m afraid I told a lie
اما متاسفانه یک دروغ گفتم ( که از مرگ نمیترسم یا اینکه به دروغ گفتم که گناهکارم تا از سختی ها خلاص و اعدام شوم)

keyboard_arrow_up
0
سبد خرید شما
  • No products in the cart.