سبد خرید شما
- No products in the cart.
جمع فاکتور:
تومان0
Original price was: تومان280.000.تومان200.000Current price is: تومان200.000.
Original price was: تومان240.000.تومان186.000Current price is: تومان186.000.
Original price was: تومان240.000.تومان180.000Current price is: تومان180.000.
Original price was: تومان260.000.تومان180.000Current price is: تومان180.000.
Original price was: تومان260.000.تومان198.000Current price is: تومان198.000.
Original price was: تومان250.000.تومان198.000Current price is: تومان198.000.
Original price was: تومان230.000.تومان198.000Current price is: تومان198.000.
Original price was: تومان9.800.000.تومان9.547.000Current price is: تومان9.547.000.
Arctic Monkeys – Do Me a Favour
آرکتیک مانکیز – به من لطفی کن
Well, the mourning was complete
عزاداری دیگه تمام شده بود
When there was tears on the steering wheel dripping on the seat
در حالی که اشک ها رو فرمون ماشین رو صندلی می ریختن
Several hours or several weeks
ساعت ها یا شایدم هفته ها
I′d have the cheek to say they’re equally as bleak
It′s the beginning of the end
The car went up the hill and disappeared around the bend
ماشین رفت بالای تپه و نزدیک خمیدگی ناپدید شد
Ask anyone, they’ll tell you that it’s these times that it tends
از هرکی بپرسی بهت می گن که این وقتاست که
To start to break in half, to start to fall apart, hold on to your heart
آدم تمایل پیدا می کنه به شکستن، به فرو ریختن، خب پس به قلبت دودستی بچسب
And do me a favour and break my nose
و یه لطف بکن به من و بیا این دماغ منو بشکون ( میدونه کارش اشتباه بوده به احتمال زیاد خیانت کرده)
Or do me a favour and tell me to go away
یا ی لطفی بکن و به من بگو برم دور شم.
Or do me a favour and stop asking questions
یا یه لطفی بکن و انقد سوال نپرس ( جزئیات خیانت رو دختره داره میپرسه)
She walked away while her shoes were untied
دختره ازم دور شد وقتی بند کفشاش باز بود
And the eyes were all red, you could see that we′d cried
And I watched and I waited ′til she was inside
Forcing a smile and waving goodbye
به زور لبخند میزد و دست خداحافظی تکون میداد
Curiosity becomes a heavy load
کنجکاوی تبدیل به ی توده ی سنگین شد . (واسه دو طرف ؛هم خودش که کنجکاو حس رابطه یا یکی دیگه بود هم دختره که کنجکاو فهمیدن جزئیات این خیانت است)
Too heavy to hold, too heavy to hold
که بیش از حد واسه نگه داشتن سنگین بود
Curiosity becomes a heavy load
کنجکاوی تبدیل به ی توده ی سنگین شد . (واسه دو طرف ؛هم خودش که کنجکاو حس رابطه یا یکی دیگه بود هم دختره که کنجکاو فهمیدن جزئیات این خیانت است)
Too heavy to hold, will force you to be cold
بیش از حد سنگین انقد که مجبورت میکنه سرد و بی عاطفه شی
Do me a favour and ask if you need some help
یه لطفی بکن بهم و ازم بپرس اگه به کمک احتیاج داشتی
She said, “Do me a favour and stop flattering yourself”
دختر گفت ” یه لطفی کن و انقد از خودت تعریف نکن” ( سعی نکن اینقد خودتو پیشم خوب جلوه بدی)
And to tear apart the ties that bind
و اینکه بزنی پاره کنی گره هایی که بهم گره خوردنو( رابطه ی عمیقی رو پایان بدی)
Perhaps “Fuck off” might be too kind
شاید “برو گورتو گم کن” هم زیادی مهربونانه باشه واست
Perhaps “Fuck off” might be too kind
شاید “برو گورتو گم کن” هم زیادی مهربونانه باشه واست