Ehsan Daryadel – Rad O Bargh

احسان دریادل – رعد و برق

پُر رعد و برق شده شهر ه
از دوریِ تو رگ به رگ شده قلبم
از دوریِ تو حواست هم نیست
نه نه نه حواست هم نیست
پُر درد و غم شده قلبم
از دوریِ تو بند به آب داده قلبم
از دوریِ تو حواست هم نیست
نه نه نه حواست هم نیست
پس بگو تصمیمِ من نیست
بودنت تسکینِ من نیست
اگه من تنهات گذاشتم
به خدا تقصیرِ من نیست
پس بگو تصمیمِ من نیست
بودنت تسکینِ من نیست
اگه من تنهات گذاشتم
به خدا تقصیرِ من نیست
پُر رعد و برق شده شهر هم
از دوریِ تو رگ به رگ شده قلبم
از دوریِ تو حواست هم نیست
نه نه نه حواست هم نیست
پُر درد و غم شده قلبم
از دوریِ تو بند به آب داده قلبم
از دوریِ تو حواست هم نیست
نه نه نه حواست هم نیست
پُر برفِ سرد شده شهرم
از دوری تو تلخِ تلخ شدم شهرم
از دوریِ تو حواست هم نیست
نه نه نه حواست هم نیست
پر حرفم از بس تنهام
از دوری تو ترس پُره تووی شب هام
از دوریِ تو حواست هم نیست
نه نه نه حواست هم نیست
پس بگو تصمیمِ من نیست
بودنت تسکینِ من نیست
اگه من تنهات گذاشتم
به خدا تقصیرِ من نیست
پُر رعد و برق شده شهر هم
از دوریِ تو رگ به رگ شده قلبم
از دوریِ تو حواست هم نیست
نه نه نه حواست هم نیست
پُر درد و غم شده قلبم
از دوریِ تو بند به آب داده قلبم
از دوریِ تو حواست هم نیست
نه نه نه حواست هم نیست