www.novin.com

❖ Mohsen Chavoshi – Mariz Hali ❖

❖ محسن چاوشی – مریض حالی ❖

 

نه جیک جیک مستانت
نه سردی زمستانت
رجوع كن به دستانت
چه روزهای بسیاری
كه ظلم ها روا كردی
به دست های بسیاری
شبانه مرد گاریچی
به خانه می كشد خود را
اگر كه مادیان خسته
اگر طناب هم پاره
درون مرد همواره
كشیده می شود باری
مریض حالی ام خوش نیست
نه خواب راحتی دارم
نه مایلم به بیداری
درون ما تفاوت هاست
تو مبتلا به درمانی
و من دچار بیماری
كنار تخت می خوابم
مگر هوا كه بند آمد
نفس كشیدنت باشم
تو روز میشوی هر شب
و صبح میشوی هر روز
تو خواب راحتی داری
خیال بافیت بد نیست
خیال كن كه خواهی رفت
همین كه رفتی و مردم
تلاش كن كه برگردی
و در كمال خونسردی
مرا به خاک بسپاری
زیاد یاوه می گویم
گره بزن زبانم را
زیاد از تو می نوشم
بگیر استكانم را
بگیر هرچه را دارم
ببخش هرچه را داری
مریض حالی ام خوش نیست
نه خواب راحتی دارم
نه مایلم به بیداری
درون ما تفاوت هاست
تو مبتلا به درمانی
و من دچار بیماری
كنار تخت می خوابم
مگر هوا كه بند آمد
نفس كشیدنت باشم
تو روز میشوی هر شب
و صبح میشوی هر روز
تو خواب راحتی داری
تو را شبانه تا هر شب
به روی شانه خواهم برد
تو را شبانه خواهم مرد
شبانه های لب هایم
لبانه های شب هایت
شبانه های بیداری
چه بیقرار و سنگین بار
به خانه می كشم خود را
چه بی گدار در قلبم
زبانه میكشی خود را
من از تو سخت دلگیرم
تو از كه سخت بیزاری

keyboard_arrow_up
0
سبد خرید شما
  • No products in the cart.