Rushid – Gereftar

رشید – گرفتار

الهی تب کنم شاید پرستارم تو باشی
طبیب حاذق این قلب بیمارم تو باشی
می دونی میشکنه این قلب من در کنج سینه
اگه بیدار بشم و بازم به بالینم نباشی
نمی ترسم اگر در راه عشقت زا به را شم
نمی ترسم اگر قربونی عشق تو باشم
تو یه باغ گلی بزار که من خار تو باشم
بزار تا آخر عمرم گرفتار تو باشم
می خوام اسب مرادو زین کنم و پشتش سوار شم
بتازم سوی شهرت پشت خونت موندگار شم
به دنبال تو از شهری به شهری راهی میشم
بخوایی آب میشم و در جوی عشقت جاری میشم
الهی تب کنم شاید پرستارم تو باشی
طبیب حاذق این قلب بیمارم تو باشی
می دونی میشکنه این قلب من در کنج سینه
اگه بیدار بشم و بازم به بالینم نباشی
می خوام هر جا که می رم همش حرف تو باشه
به جز اسم تو می خوام دیگه اسمی نباشه
منم من یک فدایی آره تا زنده هستم
از امروز تا همیشه بدون یار تو هستم
از امروز تا همیشه بدون یار تو هستم
الهی تب کنم شاید پرستارم تو باشی
طبیب حاذق این قلب بیمارم تو باشی
می دونی میشکنه این قلب من در کنج سینه
اگه بیدار بشم و بازم به بالینم نباشی
نمی ترسم اگر در راه عشقت زا به را شم
نمی ترسم اگر قربونی عشق تو باشم
تو یه باغ گلی بزار که من خار تو باشم
بزار تا آخر عمرم گرفتار تو باشم
می خوام اسب مرادو زین کنم و پشتش سوار شم
بتازم سوی شهرت پشت خونت موندگار شم
به دنبال تو از شهری به شهری راهی میشم
بخوایی آب میشم و در جوی عشقت جاری میشم
الهی تب کنم شاید پرستارم تو باشی
طبیب حاذق این قلب بیمارم تو باشی
می دونی میشکنه این قلب من در کنج سینه
اگه بیدار بشم و بازم به بالینم نباشی

keyboard_arrow_up
0
سبد خرید شما
  • No products in the cart.