Sina Parsian – Ghatar 2

سینا پارسیان – قطار 2

داری در میری از چی، مگه دنیا قفس نیست
قفس معلومه از اسمش، دیگه فرار نداره
چقد میجنگی بس نیست، مگه دنیا قفس نیست
اسیر خاک زندون بودن افتخار نداره
قراره چی بمونه از این شاعر توو یادت
از این شاعر که توو خاک دلت مزار نداره
من از چشم خودم تا نگاهت ریل چیدم
که برگردی ولی دیدم چشات قطار نداره
برگرد به دلی که خونته
به کسی که هنوز مث قبل دیوونته
چمدونتو پُر کن از روزای خوبمون بیا
تا هنوز قطار اشک رو گونته
برگرد به دلی که خونته
به کسی که هنوز مث قبل دیوونته
چمدونتو پُر کن از روزای خوبمون بیا
تا هنوز قطار اشک رو گونته
صد تا پاییز اومده، صد تا زمستون رفته
از توو آغوش رگام یه عالمه خون رفته
کلی بارون زده که سر زده خیسم کرده
از این خونه ی ساکت کلی مهمون رفته
زندگی رو ریل تکرار ایندفعه هم شبیه هر بار
هر چیزی که سخت به دست آوردم آسون رفته
نفسم بودی و رفتی، نفست مگه نبودم؟
خیلی وقته که هوا از ریه هامون رفته
برگرد به دلی که خونته
به کسی که هنوز مث قبل دیوونته
چمدونتو پُر کن از روزای خوبمون بیا
تا هنوز قطار اشک رو گونته
برگرد به دلی که خونته
به کسی که هنوز مث قبل دیوونته
چمدونتو پُر کن از روزای خوبمون بیا
تا هنوز قطار اشک رو گونته

keyboard_arrow_up
0
سبد خرید شما
  • No products in the cart.