www.novin.com

Tamino – Indigo Night (Live)

تامینو – ایندیگو (لایو)

Imagine, the girls around town assemble
فکرش را بکن، دختران شهر گرد آیند
The traveler′s son they come askin’
Where he came from
از کجا آمده است
′Cause they’ve watched him
Washing his face near the pond
که صورتش را حوالی آب انبار می شست
A curious boy and they wonder
او را پسری عجیب یافته اند و از خود پرسیده اند
Where he came from
از کجا آمده است
He says: “I, I have seen the world’s most beautiful places,
او میگوید : من، زیباترین مکان های دنیا را دیده ام
Still I feel, as If I′m a walking machine,
Watching it all through a screen
که همۀ آن زیبایی ها را از پس پرده ای دیده ام
There is nothing in between to me
هیچ چیزی در این بین وجود نداشت، برای من
This might as well not be real”
حتی ممکن است شما هم موهوم باشید
Imagine, the girls take him up on a hill
تصور کن، دختران او را بر فراز تپه میبرند
It′s an Indigo night, there’s a chill
The boy is confused but he′s still
As they gather around him
همانطور که دورش جمع می آیند
So many of them, they all sing
فوج فوج می آیند و آواز سر می دهند
About the pleasures of life
درباره ی لذت های زندگی
And he cries:
و او میگِرید
“Why can’t I sing along with some feeling, or some meaning?
چرا نمیتوانم همراه آن ها با این احساس و معنا بخوانم؟
It feels like I′ve always been blind.
It feels like I′ve always been blind.
I don’t know why you girls are so kind,
نمی دانم چرا شما دختران اینقدر مهربان اید
For there are so many in line
چون بسیاری در نوبت هستند
Whose lives aren′t as lost as mine”
Now something happened there,
ناگهان در آن فراز چیزی روی داد
The smell of the grass, or maybe the air
بوی چمن، یا شاید هم هوا
There was no more despair
دیگر نا امیدی وجود نداشت
Just something about that night
چیزی خاص در آن شب
Maybe the girls, they lit some light,
شاید دختران، نوری را روشن کردند
And made everything right
و همه چیز درست شد
‘Cause he’s never been
چون او هیچوقت تا این حد
More alive
احساس زنده بودن نکرده بود

keyboard_arrow_up
0
سبد خرید شما
  • No products in the cart.