❖ Epicure – Shah O Bibi ❖

❖ اپیکور – شاه و بیبی ❖

گاز میدیم پا رو پدال
زندگی ام همش بامون
یادمون میره دردامون و
دنیا تووی دستامون
میزنه قلب آروم
فکرای منفی از ما دور
دوست داری بام قدم بزنی
با اینکه بدت میاد از بارون
لش شدیم رو برگا دراز
نگامون به هم با مغزای باز
پاییز یه کمی سرده ولی بینمون یه گرمای خاص
فرق نمیکنه هرچی باشی
امروز ببر فردا بباز
وقتی سیویم توو افکار هم و
حرفای همه دیگه درباره ماست
ما به هم معتادیم ، شبا رو هم افتادیم
همیشه با همیم ، اینو به هم قول دادیم
میزنیم کوکو شیک
شاه و بی بی دو تا پیک
خدا تنظیم کننده دنیا بیت
من ملودی تو با ریتم
دو تایی با هم کوچه پشتی
انقدر نور میدیم تا کور شه خورشید
نگا به دریا تووی خشکی
توو ذهن هر منفی مونده کشتیم
توو خونه همه دوستا هستن
نمیدونم چرا من همیشه روزا لمسم
خیس میشه بدنت دوس دارم من
لبات تیتر امروز روزنامم شن
نمیکنم دنده زیاد
گاز میدم دیگه چیزی ازم بر نمیاد
هستی و امیر از خدا مرگ نمیخواد
همه چی خوبه وقتی رو لبت خنده میاد
کلا لمس انگار فینگر تاچیم
ماجرا بگذره آخره فیلم پیدا شیم
چه جالب با هم میخوابیم چت پاشیم
حتی اگه هر کدوم فلج رو ویلچر باشیم
رو شنا غل میخوریم ما روتین شکلِ فیلما
وقتی که لباسامونم زودی چرک میشه
نشستیم به هم میاد سوزی مث که
سرده تو پالتوییم و منم سوییشرتت
هر شب هفته رو هم
کلا جدا نمیشه از هم دستمون هر طورم
اینا همه حرف قلبه بود در کل
من حال میکنم باهات مث
هفته و فصلا رفت
پشتمون هر جا هست
ولی هنوز پیش همیم
توو باد و بارون حتی برف
گفتم اگه سبک شیم
امروز بره خب فردا چی
هر شب خدا کرد ما رو تن هم نقاشی