❖ Mohsen Chavoshi – Tagh Soraya ❖

❖ محسن چاوشی – طاق ثریا ❖

من جلدِ تو هستم ، بر بامِ تو هستم
تو شمسِ منی من ، خورشید پرستم
مغارب همه اندوه ، اندوهِ غروبت
ای قبله ی مشرق ، ثنا گویِ تو هستم
ای نایِ گلویت ، هم جام مِی داوود
حکم آنچه تو گویی ، من لالِ تو هستم
گنجشکِ گلویم ، شرح است چو منصور
بر دارِ تو هستم ، غربالِ تو هستم
بر دارِ تو هستم ، غربالِ تو هستم
حیرانِ تو گردد ، آن کس که بدید
آن دَم چو برفتی ، صد بار شهیدت
میسوزم و نالم ، چون آتش نمرود
باز آی گلستان ، بر داغِ عبیدت
ای طاقِ ثریا ، طاقت بنمانده است
ما را بستان از ، این ولوله بازار
ای از سرِ لطفش ، خوش در تو دَمیده
هر دَم که تو خواندیم ، انگار نه انگار
ای سُرمه کشیده ، روز و شبِ ما را
ای سر ببریده ، نشناخته ما را
پایان بده جانا ، این آمد و شد را
راحت کن و بستان ، این خوف و رجا را
این خوف و رجا را
ای نایِ گلویت ، هم جام مِی داوود
حکم آنچه تو گویی ، من لالِ تو هستم
گنجشکِ گلویم ، شرح است چو منصور
بر دارِ تو هستم ، غربالِ تو هستم
بر دارِ تو هستم ، غربالِ تو هستم

keyboard_arrow_up
0
سبد خرید شما
  • No products in the cart.