قلبمو خِر کش میکنم شبا روی ورقه
به ياد آبشارِ سياهی كه بود توویِ كمرت
هنوز تویِ سَرَمه
بوي پودر بچه ای كه ميداد بوي بدنت
اشتباه ميكردم مرامت عين من نبود
پيدات ميشه توو ذهن من هنوز
الكلي شدم پاشو بيا پيك بزن پهلوم
لا آدما گشتم حتّی فيكتم نبود
رفيقام ميگفتن باج نده بهش
دادا عاشق نشي يه وقت به * نره دلت
پِی چيزه ديگه اومدي تو با تله ی عشق
كه با تو جوره ديگه باشم و با همه يه شكل
چرا هركی مياد رفاقتش بو ميده
شبا بيهوشم و روزا هم يه جوریه
پيک و سلامتيت زدم و بعدش ريختم
عين فيلما كادوهاتو توی شومينه
يه روز با خودت ميگي چرا از دستش دادم
تقصير خودم بود كه بهت ارزش دادم
پَر كشيد و رفت هركي بال و پر بهش دادم
حالا تويي و فقط چهار تا عكست با من
شايد تقصيرِ منه برات توو برق نزدم
تا خودت نخواستی بهت دست نزدم
منه بی حوصله دو ساعت پا حرفات نشست
درد و دل ميكردی يه كلمه حرف نزدم
از تو گله ای نيست طبيعتِ آدما اينه
کی ميدونه حقيقتِ اين ماجرا چيه
كه خاكی باشی نميمونه جا برا ريشه
كه چرا آدمی عاشق آهَنا ميشه
گفتی ميميرما اگه جدا بشيما
خنديدم و گفتم شعاره اينا
مگه نميگفتی اشتباه ميكنی ؟
تو رفتی ولی هنوز منه قراضه اينجام
اينجام با قلم و نخ های سيگار
مينيويسم يه رمّانِ سياه
از چالِ لپت و نگاتُ خالِ سياهت
كه چرا يهو گم شدی تو ناخالصيات
روزِ اولی كه منو ديدی دستات ميلرزيد
برعكس طوری كه آخرش رفتار ميكردی
من كه دلم و به دريا ميزدم
بين ما دو تا تو بودی كه از آب ميترسيد
خراب شديم با هوسهایِ تو
تو كمائيم دو تامون عينِ اولهای صبح
رد ميكنم شبها رو با يه ضربان تند
لا ورقهای دفترم و ورقهای قرص
منو ياد روزهايی كه بودی رو اين تخت
ميگفتی حالم بدِ وقتی خوب نی روحيت
هه، راستی دروغ گفتم
هنوزم توو اتاق منه هودی طوسيت