سبد خرید شما
- No products in the cart.
جمع فاکتور:
تومان0
قیمت اصلی تومان355.000 بود.تومان295.000قیمت فعلی تومان295.000 است.
قیمت اصلی تومان380.000 بود.تومان298.000قیمت فعلی تومان298.000 است.
قیمت اصلی تومان350.000 بود.تومان280.000قیمت فعلی تومان280.000 است.
قیمت اصلی تومان350.000 بود.تومان298.000قیمت فعلی تومان298.000 است.
قیمت اصلی تومان380.000 بود.تومان300.000قیمت فعلی تومان300.000 است.
قیمت اصلی تومان350.000 بود.تومان290.000قیمت فعلی تومان290.000 است.
قیمت اصلی تومان340.000 بود.تومان299.000قیمت فعلی تومان299.000 است.
قیمت اصلی تومان340.000 بود.تومان286.000قیمت فعلی تومان286.000 است.
قیمت اصلی تومان360.000 بود.تومان298.000قیمت فعلی تومان298.000 است.
قیمت اصلی تومان350.000 بود.تومان280.000قیمت فعلی تومان280.000 است.
David Gilmour – Comfortably Numb (Live)
Hello, is there anybody in there?
سلام، کسی داخل هست؟
Just nod if you can hear me.
اگر صدایم را میشنوی سرت را تکان بده.
Is there anyone home?
کسی در خانه هست؟
Come on, now, I hear you’re feeling down.
بیا، حالا، من میتوانم بشنوم که حالت خوب نیست.
Well, I can ease your pain
خوب، من میتوانم دردت را کم کنم
And get you on your feet again.
و دوباره سرپایت کنم
Relax, I’ll need some information first.
آرام باش، به کمی اطلاعات نیاز دارم.
Just the basic facts.
فقط حقایق اولیه.
Can you show me where it hurts?
میتوانی نشان دهی کجایت درد میکند؟
There is no pain you are receding.
دردی ندارم، تو دور میشوی.
A distant ship smoke on the horizon.
دود یک کشتی را در افق دوری میبینم.
You are only coming through in waves.
و تو همراه با امواج میآیی.
Your lips move but I can’t hear what you’re saying.
لبت تکان میخورد، اما نمیفهمم چه میگویی.
When I was a child, I had a fever
زمانی که بچه بودم، تب کردم
My hands felt just like two balloons.
دستانم مثل بادکنک بودند.
Now I’ve got that feeling once again
اکنون دوباره همان حس را دارم
I can’t explain, you would not understand
نمیتوانم توضیح بدهم، نمیفهمی
This is not how I am.
این، من نیستم
I have become comfortably numb.
من به راحتی بی حس شدهام
I have become comfortably numb.
من به راحتی بی حس شدهام
Ok, just a little pinprick.
خوب، فقط یک سوزن کوچک
There’ll be no more…aaaaaaaaah!
دیگر نمیزنم…… آااااااااااااااااااخ!
But you may feel a little sick.
ممکن است کمی ناخوش شوی.
Can you stand up?
میتوانی بایستی؟
I do believe it’s working, good.
فکر کنم کارساز است، خوب.
That’ll keep you going through the show
این تو را در طول نمایش سرحال نگه میدارد.
Come on it’s time to go.
بیا، وقت رفتن است.
There is no pain you are receding.
دردی ندارم تو دور میشوی
A distant ship smoke on the horizon.
دود یک کشتی را در افق دور میبینم
You are only coming through in waves.
و تو با امواج میآیی
Your lips move but I can’t hear what you’re saying.
لبت تکان میخورد اما نمیشنوم چه میگویی.
When I was a child, I caught a fleeting glimpse
وقتی که بچه بودم، نگاهی گذرا انداختم
Out of the corner of my eye.
از گوشه چشمم
I turned to look but it was gone
برگشتم تا ببینمش، اما رفته بود.
I cannot put my finger on it now
اکنون نمیتوانم به آن اشاره کنم
The child is grown; the dream is gone.
بچه بزرگ شده؛ رویا رفته است.
I have become comfortably numb.
من به راحتی بی حس شدهام
I have become comfortably numb.
من به راحتی بی حس شدهام