Ehaam – Gharib E Ashena

ایهام – غریب آشنا

خانه‌ ای ویرانم، بدنی بی‌ جانم
لامکانم بی تو، روحِ سرگردانم
یک خزان بی باران، خلسه‌ ای بی پایان
دور خود میگردم، بی سر و بی سامان
سرنوشتم بی تو، بی قراری باشد
حمله‌ ات بر قلبم، انتحاری باشد
تو چه کردی با من، که طلسمم در تو
خشتِ اول عشق است، خانه یِ آخر تو
آتشی در من هست، که به پا خواهم کرد
من برای این عشق، کودتا خواهم کرد
تو چه کردی با من، که طلسمم در تو
که طلسمم در تو …
چرا نمیرسد صدا
صدایِ من به تو غریب آشنا
من از تمام شهر، ببین بریده‌ ام
نفس نفس تو را، نفس کشیده‌ ام
چرا نمیرسد صدا
صدایِ من به تو غریب آشنا
صدایِ من تویی، سکوت نمیکنم
تا اوج من تویی، سقوط نمیکنم

keyboard_arrow_up
0
سبد خرید شما
  • No products in the cart.